خلع ید علیه متصرف از سوی صاحب سرقفلی
- سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۴۹ ب.ظ
- ۰ نظر
💠پذیرش دعوی خلع ید از سوی صاحب سرقفلی علیه متصرف
مرجع صدور: شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان تهران
تاریخ رای نهایی: 1392/01/31 شماره رای نهایی: 9209970221300093
✅رای بدوی
💠پذیرش دعوی خلع ید از سوی صاحب سرقفلی علیه متصرف
مرجع صدور: شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان تهران
تاریخ رای نهایی: 1392/01/31 شماره رای نهایی: 9209970221300093
✅رای بدوی
چنانچه معامله باطل با سند رسمی انجام شده باشد، دادگاه صادرکننده حکم بطلان معامله آیا مکلف است سند رسمی را ابطال نماید؟
نظریه مشورتی شماره ۳۶۲۵/۷ - ۱۳۸۶/۵/۳۱
شروط باطل و مبطل
بطلان شرط موجب بطلان عقد نمی شود. چون شرط از ارکان عقد نیست که بطلان آن، موجب بطلان عقد شود. اما قانون مدنی در ماده 233 شروطی را ذکر کرده است که نه تنها خود باطل هستند بلکه موجب بطلان عقد نیز میشوند :
1- شرط خلاف مقتضای عقد
✳ اقاله داوری:
هر عقد داوری بین دو طرف منعقد شود وتوافق به داوری کنند می توانند بعد از این عقد ان را اقاله نمایند برخی از فقهامالکی عقیده دارند که این اقاله تا زمانی درست است که داور شروع به کار نکرده باشد و گرنه موجبی برای اقاله نیست
✳اقاله حواله:
برای اینکه موجر بتواند از حق تخلیه به علت عدم پرداخت اجاره بها بهره مند شود چه شرایطی باید وجود داشته باشد؟
فرزندخواندگی
درخواست کنندگان سرپرستی باید دارای شرایط زیر باشند:
1. مقید به مسایل شرعی باشند
2. محکومیت مؤثر کیفری نداشته باشند(محکویت مؤثر کیفری در قانون تعریف شده اند)
تصرف عدوانی چیست؟
در فقه بنا به عقیدهی مشهور اماره ید که مورد تأیید قانون مدنی هم قرار گرفته حاکی از این دارد
که هر شئ اعم از منقول یا غیر منقول که تحت تصرف و استیلاء شخص قرار دارد نشان دهنده این است که این شئ از آن اوست و مدعی باید برای بدست آوردن و تصرف شئ که نزد دیگری میباشد صرفاً میتواند اقامه دعوی و از ادله ی اثبات دعوی در صورت وجود استفاده کند تا مرجع قضایی حکم به نفع اودهد و او را به عنوان مالک و متصرف حقیقی آن شئ یا حق بشناسد.
شرایط_تصرف_داراییهای_زن و فروش جهیزیه
آیامیدانید؟
عدم تعیین مهریه در ازدواج موقت باعث بطلان عقد میشود.
خلع ید به لحاظ حقوقی عنوان دعوایی است که مالک یک مال غیر منقول (خانه،مغازه،زمین) بطرفیت متصرف غیر قانونی مال خود اقامه می کند و از دادگاه (امروزه شورای حل اختلاف) می خواهد که به روند تصرف غیر مجاز متصرف پایان بخشیده و ملک وی را از تصرف او خارج کرده و تحویل او بدهند، بعنوان مثال من دارای یک مغازه می باشم و به مسافرت می روم بعد از 2سال مراجعت می کنم و متوجه می شوم یکی از همسایگان مغازه از غیبت من سوء استفاده کرده و به تصرف مغازه پرداخته و در آن مبادرت به فروش لوازم یدکی اتومبیل می نماید،هر چند به او تذکر داده می شود حاضر نمی گردد مغازه را تحویل دهد اینجاست که من باید با در دست داشتن سند مالکیت به شورای حل اختلاف محل وقوع مغازه مراجعه کرده و با تنظیم دادخواست و طرح دعوی خلع ید بطرفیت متصرف که اصطلاحا غاصب تلقی می شود حق خود را مطالبه نمایم ،شرط اصلی جهت طرح دعوی مذکور داشتن مالکیت بلا منازع است یعنی باید سندی داشته باشیم که مالکیت ما را 100درصد ثابت کند مثل دفترچه مالکیت سیم سرب،یا حکم قطعی اثبات مالکیت.اما اگر واقعا مالک باشم اما مدرکی برای اثبات آن نداشته باشم و طرف مقابل هم ادعای مالکیت مرا قبول نداشته باشد اینجا باید ابتدا به دادگاه مراجعه کنم و دعوای اثبات مالکیت مطرح نمایم و با گرفتن حکم قطعی اثبات مالکیت دعوای خلع ید در شورای حل اختلاف مطرح نمایم والا موفق نمی شوم.
لازم به ذکر است دعوای خلع ید با دعوای تصرف عدوانی و تخلیه ید متفاوت است زیرا منشاء دعوای خلع ید غصب است و هیچ قراردادی بین مالک و متصرف وجود ندارد اما در تخلیه قرارداد وجود دارد اما با وصف اینکه مدت اجاره پایان پذیرفته است مستاجر حاضر به تخلیه ملک نیست اینجا باید دعوای تخلیه مطرح کرد که در آن مالکیت عین ملک نیز شرط نیست همین که شما مالک منافع هم باشی کفایت می کند،تصرف عدوانی نیز که به دو صورت کیفری و حقوقی قابل طرح است باز موضوع فرق می کند در دعوای تصرف عدوانی حقوقی فقط اثبات سابقه تصرف کافی است و نیازی به اثبات مالکیت (عین و منافع)نیست همین که سبق تصرف خواهان و لحوق تصرف خوانده و عدوانی بودن تصرف ثابت شود کافی است اما در شکایت تصرف عدوانی کیفری که طبق ماده690 قانون مجازات اسلامی مصوب سال1375 مطرح می شود اختلاف نظر وجود دارد عده ای مالکیت را شرط می دانند اما عده دیگری فقط سبق تصرف را کافی می دانند که رویه قضایی نظر اول یعنی اثبات مالکیت را پذیرفته است.
دعوای خلع ید - به معنای اعم آن
مطابق یکی از تقسیمبندیهای معقول، دعوای خلع ید -به معنای اعم آن- به 3 دسته از دعاوی تقسیم میشود: نخست، خلع ید به معنای اخص یا همان دعوای مالکیت که طی آن مالک ملک رفع تصرف دیگری را از ملک خود خواستار است؛ دوم، دعوای تخلیه ید که در آن عدم مالکیت خوانده بر ملک مورد نزاع و در مقابل، قانونی بودن تصرف خوانده بر آن مورد قبول طرفین دعوا بوده و خواهان ادعا دارد که ادامه تصرفات خوانده بر آن ملک، خلاف قرارداد یا قانون است و باید از آن رفع تصرف شود. بنابراین در دعوای خلع ید مبنای قراردادی بین خواهان و خوانده وجود دارد؛ قسم سوم دعاوی تصرف هستند که خود شامل دعاوی تصرف عدوانی و مزاحمت و ممانعت از حق بوده و ممکن است به صورت کیفری یا حقوقی مطرح شوند.
در این نوشته کوتاه، امکان طرح این دعاوی و نحوه اجرای آنها در ملک مشاع به طور اختصار مورد بررسی قرار گرفته و در مورد دعاوی تصرف، به دعوای تصرف عدوانی در ابعاد کیفری و حقوقی در ملک مشاع پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این بررسی، تا حد امکان قابل تطبیق در مورد دعاوی مزاحمت و ممانعت از حق خواهد بود.لازم به ذکر است که تقسیمبندی مورد اشاره از نظر نگارنده یک تقسیمبندی معقول و روشن است که با مواد قانونی هیچ تعارضی ندارد. بدیهی است که این تقسیمبندی منحصر نیست و تقسیمبندیهای دیگری را هم میتوان ارائه داد.
عقداجاره:
اجاره عقدی است که به موجب آن یک طرف، منافع عین مال خود را در برابر اخذ اجرت با دیگری معامله میکند، به عبارت دیگر مالک مال، منافع مال خود را برای مدتی در قبال دریافت پول یا مال معینی در اختیار طرف قرارداد میگذارد، بدون اینکه در مالیکت عین مال، تغییری ایجاد شود، موضوع اجاره ممکن است محل کسب و کار، محل سکونت، اتومبیل، حیوان یا انسان باشد.
-ارکان اجاره