وکیل پایه یک دادگستری 09127045177عباسیان

قبول وکالت در کلیه دعاوی با حق الوکاله مناسب 09127045177

وکیل پایه یک دادگستری 09127045177عباسیان

قبول وکالت در کلیه دعاوی با حق الوکاله مناسب 09127045177

وکیل پایه یک دادگستری  09127045177عباسیان

وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی 09127045177 آقای عباسیان

انجام طلاق توافقی با کمترین هزینه و سریع ترین زمان بدون حضور زوحین

تخصص : حقوقی(املاک،مطالبات) کیفری(کلیه ی جرایم) خانوادگی(تمکین،مطالبه نفقه،مهریه،اجرت المثل،فسخ نکاح،طلاق و....) امور حسبی(ارث،وصیت،تقسیم ماترک،مطالبه سهم الارث و...) مواد مخدر و قاچاق کالا و....
وکیل دادگستری 09127045177 عباسیان

برای مشاوره و خدمات آنلاین حقوقی (محاسبه دیه ، محاسبه مهریه ، مشاوره حقوقی ، مشاوره حقوقی تلفنی ، مشاوره حقوقی حضوری ، ارزیابی رایگان پرونده حقوقی ، روزنامه رسمی (استعلام شرکت)) با شماره تماس : 09127045177 عباسیان

قبول وکالت در کلیه دعاوی حقوقی ؛ کیفری ؛خانوادگی؛ ثبتی ؛

آدرس :تهران نارمک؛ خیابان رسالت چهارراه سرسبز خیابان آیت جنوب نبش مترو سرسبز پلاک ٧١٥ طبقه ٣ واحد ٥
09127045177 آقای عباسیان

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی

مفهوم انفساخ و تفاوت انفساخ با شرط خیار

مفهوم انفساخ


دو طرف قرارداد می توانند شرط کنند که قرارداد پس از مدتی پایان یابد یا در اثر روی داد ویژه ای خود به خود منحل شود . شرط اخیر را می توان شرط انفساخ نامید که به شرط خیار شباهت دارد. برای مثال در عقد بیع شرط می شود که پرداخت ثمن از سوی فروشنده یا ایداع آن در صندوق ثبت ، باعث انفساخ بیع و بازگشتن ملکیت مبیع به او می شود. اگر ایداع یا پرداخت ثمن نشانه ی تصمیم فروشنده بر فسخ بیع باشد ، هیچ تفاوتی بین این شرط  و سایر مصداق های خیار شرط وجود ندارد ؛ اماره ای است که دو طرف درباره ی دلالت آن بر فسخ توافق کرده اند . ولی هرگاه مقصود این باشد که وصول ثمن ، عقد را منحل سازد، وقوع آن باعث انفساخ عقد است . در این فرض ، دیگر اهلیت فروشنده و سلامت اراده ی او نقشی در نفوذ تادیه ثمن ندارد و از اقسام شروط انفساخ است .

(حقوق مدنی، نظریه عمومی تعهدات/117؛ حقوق مدنی ؛ قواعد عمومی قراردادها/5/160 و 401 )

  بنابراین ، هرگاه طرفین قرارداد شرط کنند که در صورت وقوع امری ، عقد خود به خود از بین برود، چنین شرطی را شرط انفساخ ( فاسخ ) گویند.


تفاوت شرط انفساخ و شرط خیار

    طرفین قرارداد می توانند شرط کنند که هر دو طرف یا یکی از طرفین یا شخص ثالثی ، حق فسخ معامله را برای مدت معین داشته باشند، چنین شرطی را شرط خیار می گویند. ( ماده 399 قانون مدنی )

 تفاوت این شرط با شرط فاسخ بسیار ظریف و باریک است . مثال هایی وجو دارد که مفهوم آن دو را در کنار هم مشخص می سازد . در اجاره نامه ای شرط می شود که انتقال محل اشتغال مستاجر به شهرستان یا بازگشت فرزند موجر به تهران سبب انفساخ عقد است ، یا در مزرعه ای شرط می شود که آفت زراعت ، مزرعه را منحل می کند . این روی داد ممکن است برخلاف میل و تصمیم دو طرف رخ دهد و عقد را منحل سازد . به همین جهت نباید آن را با شرط خیار که فسخ را منوط به انشای عمل حقوقی از سوی مشروط له می کند ، اشتباه کرد . در شرط انفساخ، هر دو طرف در انحلال قرارداد تصمیم می گیرند و آن را منوط به وقوع حادثه ای می کنند در حالی که در شرط خیار همه چیز منوط به اراده ی مشروط له است . از این تحلیل می توان نتیجه گرفت آن را باید بر طبق قواعد کلی و طبیعت عقد سنجید. با وجود این اگر شرط انفساخ منوط به حادثه ای باشد که در اختیار یکی از دو طرف است ، به خیار شرط بسیار نزدیک می شود با این تفاوت که صاحب خیار مسلط بر سبب انفساخ عقد می شود نه فسخ آن؛ مانند شرط انفساخ بیع در صورت رد ثمن.

(حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها/ 5/160)


مبنای شرط انفساخ

 مبنای شرط انفساخ ، حکومت اراده است و شرط انفساخ در قراردادی اثر دارد که قابل انحلال با اراده باشد . عقدی که به اراده ی یکی از دو طرف یا در نتیجه ی تراضی قابل انحلال نیست با شرط فاسخ نیز بر هم نمی خورد . برای مثال ، عقد نکاح قابل اقاله نیست و فسخ آن هم محدود به موارد پیش بینی شده در قانون است و جز از راه طلاق نمی توان رابطه ی زناشویی را از هم گسست . پس شرط انفساخ نیز در آن راه ندارد و زن و شوهر نمی توانند روی دادی را به تراضی سبب انفساخ عقد سازند . برای تعیین حدود قلمرو نفوذ این شرط باید حدود حاکمیت اراده و موانع نفوذ اراده بررسی شود. ( حقوق مدنی ، قواعد عمومی قراردادها/5/14) .


 اقسام انفساخ:

انفساخ، به اعتبار نقشی که اراده در ایجاد سبب آن دارد، به دو دسته تقسیم می شود.

الف) انفساخ ناشی از حکم قانون گذار

ب) انفساخ ناشی از تراضی.


الف) انفساخی که ناشی از حکم قانون گذار است:

 انفساخ ناشی از حکم قانون، در حقوق موضوعه بیان شده است که به اقسام زیر تقسیم می شوند؛

۱- انفساخ ناشی از حکم قانون گذار که در اثر تأثیر یک عامل خارجی، حادثۀ طبیعی یا فورس ماژور بر موضوع قرارداد می باشد (مواد ۳۸۷،۴۸۳، ۵۲۷، ۵۵۱،۶۴۹ و …) مانند، قاعدۀ تلف مبیع پیش از قبض.

۲- انفساخ ناشی از حکم قانون گذار که در اثر زوال شخصیت حقوقی طرف قرارداد می باشد. (مواد ۶۷۸،۵۵۱، ۵۳۰، ۹۵۴، ۶۲۸ و …) مانند انحلال همۀ قراردادهای جایز، در صورت فوت یا حجر یکی از دو طرف آن.

ب) انفساخی که مستقیماً ناشی از تراضی و توافق ارادۀ طرفین قرارداد می باشد: 

هر چند در قانون مدنی ایران مصادیقی از انفساخ قهری قراردادها (انفساخ ناشی از حکم قانون گذار) آمده است؛ اما در تمام این مصادیق و مواد قانون مدنی که در رابطه با انفساخ قهری قرارداد می باشد، یا یک عامل خارجی باعث انفاسخ می شود یا زوال شخصیت حقوقی طرف قرارداد منجر به انفساخ قرارداد شده است. قانون مدنی، در خصوص انفساخ ناشی از تراضی ساکت است. این قسم از انفساخ (انفساخ ناشی از تراضی) که همان شرط فاسخ می باشد.

وکیل دادگستری:

https://telegram.me/lawyer1982

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

http://eslamabasian.blog.ir

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی