وصیت چیست و انواع وصیت کدام است
- يكشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۵، ۰۴:۳۱ ب.ظ
- ۱ نظر
وصیت امری اختیاری است. بنابراین به صرف جنبه حقوقی نمی توان کسی را وادار به نوشتن وصیت نامه کرد.
اثر حقوقی وصیت :اثر حقوقی وصیت پس از فوت شخص ظاهر می شود. یعنی تا وقتی که شخص زنده است، خود او تصمیم گیرنده و عامل است.اگر وصیت جهت تملیک مالی باشد، نباید برای آن عوض قرار دهیم.هر شخصی می تواند در طول زندگی خود بارها وصیت کند یا مفاد وصیت نامه اش را تغییر دهد اما آخرین وصیت نامه متوفی ( از حیث تاریخ) ملاک عمل قرار خواهد گرفت.وصیت قابل رجوع می باشد.انواع وصیتالف) وصیت تملیکی: عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری به طور مجانی تملیک کند. مانند صرف اموال برای ساختن مدرسه ،دانشگاه ، مسجد و ....
در وصیت، شخصی که وصیت میکند موصی و کسی که به نفع او وصیت تملیکی شده موصیله و مورد وصیت را موصی به میگویند.
در وصیت تملیکی، تملیک با قبول موصی له پس از فوت موصی محقق میشود لذا قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست. موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی اگر موصیله، موصی به را قبض کرده باشد. 09127045177
پس نسبت به موصی له، قبول و رد وصیت بعد از فوت متوفی معتبر است. یعنی اگه موصی له قبل از فوت موصی مورد وصیت را رد کند، بعد از درگذشت فرد می تواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت موصی آن را قبول کرد و آن را قبض کرد دیگر نمی تواند آن را رد کند. با قبول قبل از فوت موصی قبول ثانوی بعداز فوت ضرورت ندارد. در وصیت برای منافع عام المنفعه مانند وصیت به فقرا و مساکین باشد، قبول وصیت از طرف آنها شرط نیست. اگر وصیت بر فرد صغیر و مجنون باشد رد وقبول وصیت برعهده ولی او خواهدبود.تا زمانی که موصی له وصیت را قبول نکرده و در مورد آن دچار تردید شده، ورثه متوفی نمی تواند تصرفی در اموال نمایند.ب) وصیت عهدی: عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور نماید.ماهیت حقوقی وصیت تملیکی و عهدی
در خصوص ماهیت وصیت تملیکی اختلاف است، برخی آن را عقد میدانند و عدهای آن را در زمره ایقاعات قرار میدهند. امّا وصیت عهدی بدون تردید ایقاع است.
ارکان وصیت
الف) موصی: به شخص وصیت کننده "موصی" می گویند. موصی نمی تواند نسبت به کل اموال خود به هر طریقی که مایل است وصیت کند. مثلا به بعضی از وراث خود کمتر و به بعضی دیگر بیشتر ببخشد یا یک یا چند تن از وراث خود را از ارث محروم کند. اگر چنین وصیت نامه ای تنظیم شود، وصیت متوفی تنها نسبت به یک سوم اموالش نافذ است و در صورت مخالفت سایر ورثه با مفاد وصیت نامه، آثار حقوقی بر دو سوم باقی مانده مترتب نیست. چنین قاعده ای بر موصی بلاوارث نیز حاکم است مگر آنکه موضوع وصیت امور خیریه باشد که در این صورت شخص بلاوارث می تواند وصیت کند که کل اموالش صرف امور خیریه شود.
شرایط اساسی موصی(وصیت کننده)موصی باید اهلیت ومجاز به تصرف در اموال خودباشد.موصی می تواند درهر صورت از وصیت خود برگردد و وصیت دومی بر وصیت اول خود صادرنماید. در این صورت وصیت دوم مورد پذیرش وبه اجراء در می آید. پس اگر وصی یک یا چندورثه را از ارث محروم کند وصیت غیرنافذ می باشد.
ب) موصی به: به مالی که مورد وصیت قرار می گیرد موصی به می گویند.
شرایط موصی بهمالیت ومنفعت عقلائی داشته باشد.قابلیت نقل وانتقال و در ملکیت موصی باشد.موصی به نباید متعلق به شخص ثالث باشد.وصیت کردن بر مال نامشروع باطل می باشد و وجهه قانونی ندارد.موصی به حتما باید ملک طلق وصیت کننده باشد،وموصی نمی تواند وصیت بر مال دیگری کند حتی اگر از خود مالک اجازه داشته باشد.وصیت کردن بر مالی که بعدا موجود می شود صحیح است.به عبارتی وصیت کردن برحمل که به تبع موجود می شود صحیح است. مثلاوصیت کردن بر فرزندی که در شکم مادر وجود دارد به شرط زنده به دنیا آمدن صحیح می باشد. موصی فقط تا میزان یک سوم ترکه میتواند وصیت کند وبیش از یک سوم آن باید با اجازه ورثه باشد،که اگر وارثی بیش از یک سوم را تنفیذکند فقط نسبت به سهم او نافذ می باشد،واگر مالی معینی را تقویم نمود وقیمت آن بیش از یک سوم باشد مازاد آن متعلق به ورثه می باشد لازم به ذکر است میزان ثلث به اعتبار دارایی وصیت کننده در هنگام فوت موصی مورد نظرمی باشد نه به اعتبار دارایی در هنگام وصیت.اگر موصی در اثر وقوع جرمی مرده باشد ضرروزیان ناشی ازجرم جزء حقوق ورثه است و در زمره اموال در نمی آید. درحالی که بنظر می رسد که دیه جزء ترکه است و در تعیین دارایی به حساب می آید، مطالبات غیرقابل وصول رانیز نباید در شمار ترکه آورد. مگر اینکه مدیون وارث باشد و طلب از حصه او قابل وصول بنظر برسد. یا مانند بیمه عمر درصورتی که ذینفع معین داشته باشد، جزء ترکه نمی آید. هرچندکه وارثان باشند، ولی تعیین میزان ثلث باید دارایی خالص متوفی پس از کسر دیون و هزینه کفن و دفن و واجبات مالی درنظرگرفته می شود. لزومی ندارد فرد انتخاب شده از حد بالا باشد، ولی فردی که دردید عرف معیب است نبایدبرگزیده شود.شرایط موصی له
باید موجود باشد تا مالک منافع وعینی شود که به او وصیت شده. مثلا حمل باید زنده بدنیا آید تا بتواند مالک اموال موصی شود.
شرایط وصیموصی میتواند یک یا چند نفر وصی معیّن نماید، در صورت تعدد، اوصیاء باید مجتمعاً عمل به وصیت کنند مگر درصورت تصریح به استقلال هر یک شده باشد. درفرضی که وصایت به اجتماع است تصمیم هابایدبه اشتراک گرفته شود. عمل یکی از اوصیاء نافذنیست مگراینکه دیگران نیزآن را تنفیذکنند. درموردی که چند وصی باهم و ضمن یک وصیت نامه معین می شوندبه طور مسلم باهم وصیت را اجراء می کنند.ولی درحالتی که بافاصله وضمن اعمال حقوقی جداگانه چندنفربه وصایت برگزیده می شوند ظاهراین است که هرکدام به استقلال منصبی می یابد و در تعبیر اراده موصی وحکم قانون اختلاف شده است: درصورتی که اوصیاء درحالت اجتماع اتفاق نظر پیدانکنند راه حل قاطعی وجود ندارد و آنچه بیش تر طرفدار دارد، این است که حاکم برمبنای قصد موصی آنان رابه اتفاق اجبار کند و راه حلی را که راجح می داند بر دیگران تحمیل سازد ولی در موارد نظری که حکمی از وصیت نامه بدست نمی آید. مانند موردی است که وصی وجود ندارد و دادگاه بایدامینی را مامور اجرای وصیت کند. در صورت فوت یا عزل یکی از اوصیاء مجتمع درباره سمت دیگران اختلاف شده است و از مفاد آن چنین برمی آید که حاکم باید امینی را به جای متوفی ضمیمه دیگران کند. درصورت ناتوانی وبیماری و غیبت یکی از اوصیاء، دادگاه امینی رابه جای او منصوب می کند. در این صورت امین وکیل ومعاون وصی ناتوان است. مگراینکه به کلی در این راه عاجز باشد که امین به جای او با دیگر اوصیاء همکاری می کند. درصورت استقلال هروصی می تواندبه طورمستقل تصمیم بگیرد و اجراء کند و با اقدام هروصی موضوعی برای دیگران باقی نمی ماند. تصریح به استقلال منعی برای امکان اجتماع اوصیاء نسبت به ولی درتصمیم های جمعی اراده هر وصی نیز اثرگذار است.وجود اهلیت وصی در زمان فوت موصی تفویض سمت شرط است نه زمان انشاء وصیت زیرا وصایت ایقاع است و اراده وصی در انعقاد آن نقشی ندارد. زوال اهلیت وصی نیز باعث انحلال آن نمی شود و همین که مانع حجر، رفع شد وصی می تواند به کار خود ادامه دهد. اگرموصی وصایت را مقید به وضعی کند که زوال آن وصف باعث عزل وصی می شود.اشخاص حقوقی نیزصلاحیت وصی شدن را دارند مگر درمواردی که انجام وصایت خارج از اهداف ایجاد شخصیت حقوقی باشد.موصی می تواند چند نفر را به ترتیب وصی قرار دهد.
درفرض ترتیب شرایط وصی درزمانی ضرورت دارد که وصایت از وصی قبلی به او می رسد زیرا دراین لحظه است که او به این سمت منصوب می شود. وصی حق ندارد برای بعد از فوت خود وصی معین کند یا در زمان حیات وصایت را به دیگری تفویض کند. مگر اینکه اختیار وصی به او داده شده باشد. ولی وکیل و اجیرگرفتن برای اجرای وصایت مانعی ندارد.مگراینکه موصی منع کرده باشد.
در ضمن صغیر رامیتوان بهاتفاق یک نفرکبیر وصی قرار داد. در این صورت اجراء وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر. وصی باید برای تصرفی که مامور به اجرای آن شده است اهلیت داشته باشد و صغیرنمی تواندبه تنهایی عهده دار امور وصایت شود.اگر وصایت برای امور غیر مالی باشد سفیه برای آن اهلیت دارد.وصی نسبت به اموالی که برحسب وصیت در ید او میباشد. حکم امین را دارد و ضامن نمی باشد. مگر در صورت تعدی وتفریطکرده باشد.بعد از عزل صفت امانت نیزهمراه وصایت از او سلب می شود و باید بی درنگ دست از تصرف بردارد وگرنه ضامن است هرچندتقصیرهم نکرده باشد.درصورتی که چند شخص به اتفاق وصایت رابه عهده داشته باشد و ازتصمیم های جمعی آنان خسارتی به بار آید، هریک از اوصیاء دربرابر ورثه مسوول تمام ضرر می باشد.تعریف ناظر
ناظر کسی است که از طرف موصی معین می شود تا بر اعمال وصی نظارت کند که بر طبقوصیت عمل شود. برطبق ماده 857 ق م موصی می تواند یک نفر را برای نظارت عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود ناظر می تواند نظارت را قبول و رد کند.
انواع ناظر
ناظر به دو صورت می تواند نظارت نماید:
ناظر اطلاعیناظر استصوابیناظر اطلاعی
کسی است که اعمال وصی را نظارت نموده و در امور وصایت مراقبت می نماید که درحدود وصیت عمل شود چنانچه وصی برخلاف وصیت واختیاری که به او داده شده عمل کند ناظر اعتراض می کند درصورتی که وصی موافقت ننموده وبه آن تسلیم نشده هرگاه ناظر عمل وصی را خیانت بداند می تواند به دادگاه شکایت کند و اعلام عزل او را بخواهد.
ناظراستصوابی
کسی است که وصی با شور و موافقت او امور مربوطه به وصیت را انجام می دهد بنابرین درمرحله اخذتصمیم ناظر مانند وصی می باشد. ولی حق مداخله درانجام آن را ندارد و وصی مستقلا تصمیمات را به موقع اجراء می گذارد. درصورتی که وصی بدون موافقت ناظر استصوابی عملی را انجام دهد چنانچه از اعمال حقوقی مانند عقود وایقاعات باشد، عمل مزبور شبیه به معامله فضولی خواهد بود و منوط به اجازه ناظر است، زیرا طبق وصیت اعمال وصی باید با شور ناظر و موافقت او انجام شود و هر دو در یک ردیف مجتمعا باید تصمیم اتخاذ بنمایند و چنانچه از اعمال غیر حقوقی باشد مانند جمع آوری عایدات و مصرف آن را در امور معینه ازقبیل تقسیم بین مستحقین یا ساختن بیمارستان عمل مزبور در صورتی که در حدود وصیتانجام شده باشد صحیح خواهد بود و عدم موافقت ناظر تاثیر ندارد، زیرا منظور اصلی موصی عملی شده است و غیر از انجام اموری که مورد وصیت قرار گرفته منظوردیگری وصی نداشته است و در صورتی که عمل در حدود وصیت انجام نشده باشد وصی مسئول و ضامن خسارات وارده است. ممکن است موصی یک یا چند نفر ناظر برای وصیت قرار دهد که بعضی اطلاعی وبعضی استصوابی ویا همه از یک نوع باشند.
انواع وصیت نامهوصیت نامه رسمی:
این نوع وصیت نامه در یکی از دفترخانه های اسناد رسمی نوشته شده و تابع تشریفات و مقررات اسناد رسمی است.وصیت نامه خود نوشت:
این وصیت نامه باید به خط وصیت کننده بوده و دارای تاریخ به روز، ماه و سال، به همراه امضای ومهر وصیت کننده می باشد.وصیت نامه سری:
این وصیت نامه ممکن است به خط وصیت کننده یا فرد دیگری باشد ولی در هر صورت امضای ومهر وصیت کننده باید زیر آن باشد. چنین وصیت نامه ای باید در اداره ثبت یا محل دیگری که آن اداره معین می کند، به امانت گذاشته شود. شخص بی سواد نمی تواند مبادرت به تنظیم چنین وصیت نامه ای کند و چنانچه شخص قادر به حرف زدن نباشد باید وصیت نامه را به خط خود تنظیم و در حضور مسوول دفترخانه اسناد رسمی قید کند که وصیت متعلق به خود او است یا مسئول دفترخانه به خط خود بنویسد که عبارت فوق در حضور او نوشته شده است. شخص وصیت کننده هر وقت اراده کند، می تواند وصیت نامه خود را از اداره ثبت پس بگیرد.
وصیت نامه ممکن است درحالت اضطرار تنظیم شود. ممکن است همیشه شرایط برای تنظیم وصیت نامه به یکی از راه هایی که توضیح داده شد امکان پذیر نباشد. برای شرایط جنگی یا شیوع بیماری مسری، بمباران هوایی و ... که حالت فوق العاده بر جامعه حکم فرما است، قانونگذار پیش بینی های لازم را کرده است. در چنین حالتی شخص می تواند به طور شفاهی نزد دو شاهد وصیت کند. آنگاه یکی از دو شاهد مفاد وصیت را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم می کند و به امضای حاضرین می رساند. چنانچه شخص وصیت کننده نظامی بوده و شرایط جنگی حکم فرما باشد، می تواند نزد یک افسر یا همردیف خود و در حضور دو شاهد وصیت کند. اشخاصی که وصیت نامه در مواقع اضطراری نزد آن ها تنظیم می شود، باید در اولین فرصت وصیت نامه را نزد یکی از دفاتر اسناد رسمی که اداره ثبت معین می کند به امانت گذاشته و اعلام کنند که وصیت کننده در سلامت عقل آن را نوشته است. چنانچه وصیت نامه به صورت شفاهی نزد آنان اعلام شده باشد، باید در اولین فرصت به نزدیک ترین دادگاهی که به آن دسترسی دارند مراجعه و موضوع وصیت نامه را نزد قاضی اعلام کند تا مراتب صورت مجلس شود و به امضای قاضی و شهود برسد. البته چنین وصیت نامه ای ظرف یک ماه باید از طرف وصیت کننده تأیید و به یکی از سه طریق قانونی ( سری- رسمی- خود نوشت) تنظیم شود و الا بلااثر خواهد بود مگر آنکه ورثه مفاد آن را تأیید و قبول کنند.
هر وصیتی که به ترتیب مذکور دراین فصل واقع نشده باشد درمراجع رسمی پذیرفته نیست مگراینکه اشخاص ذی نفع درترکه به صحت وصیت اقرارنمایند.
هر دادگاه و یا بنگاه و یا شخصی که وصیت نامه به او سپرده شده، مکلف است بعد از اطلاع به فوت موصی، وصیت نامه یا صورت مجلس راجع به وصیت را به دادگاه بخشی که برای رسیدگی به امور راجع به ترکه متوفی صالح است بفرستد. اعم ازاینکه وصیت نامه نامبرده به حسب قانون قابل ترتیب اثر باشد یا نباشد و هرگاه وصیت نامه متعدد باشد باید تمام آنها فرستاده شود. هرگاه کسی که وصیت نامه در نزد او باشد خارج از مقردادگاه بخش مذکور، می تواند وصیت نامه را به دادگاه محل خود تسلیم نماید و آن دادگاه مکلف است فورا وصیت نامه را به دادگاه بخش نامبرده بفرستد. دادگاه بخش در آگهی که برای اداره یا تصفیه ترکه یا تصدیق حصر وراثت می شود قید می کند که هرکس وصیت نامه ای از متوفی نزد اوست درمدت سه ماه به دادگاهی که آگهی نموده بفرستد و پس از گذشتن این مدت هروصیت نامه به جز (رسمی وسری) ابراز شود از درجه اعتبار ساقط است.
مدارک لازم جهت ثبت وصیت نامه
• حضور متقاضی تنظیم وصیت نامه (موصی) همراه با ارائه اصل شناسنامه معتبر و تصویر آن
• ارائه اصل یا تصویر شناسنامه موصی له (در وصیت نامه تملیکی) , وصی و ناظر(در وصیت نامه عهدی)
• اصل قبض بانکی پرداخت هزینه ثبت و تصدیق وصیت نامه به حساب کنسولی نمایندگی.
وصیت نامه اعم ازاینکه عهدی یاتملیکی ،منقول یا غیرمنقول ممکنه به طور رسمی یاخودنوشت یا سری تنظیم شود.
(امور حسبی ماده :277و278 و279 ) و( ازماده 281 الی 299 قوانین امور حسبی )
آیین نامه راجع به مواد279و288 قانون امورحسبی مصوب سال 1322وزارت دادگستری
وزارت دادگستری به هر یک از دادگاههای شهرستان و بخش و دادستان شهرستان و دفتر امور محجورین و تحریر ترکه و دفتر اسنادرسمی که مقتضی بداند اجازه می دهد که وصیت نامه سری را در حوزه خود یا حوزه ای که ازطرف وزارت دادگستری معین می شود، به طریق امانت نگاهداری نمایند. و اشخاص می توانند وصیت نامه سری خود را در اداره ثبت اسناد که بوسیله اداره دادگستری معتبر می باشد به امانت قرار بدهند. اتباع ایران در خارج می توانند وصیت نامه سری خودرا در کنسولی ایران درکشور مربوطه و همچنین اتباع خارجی دراین وصیت نامه خودرا در کنسولگری دولت متبوع به امانت بگذارند و متصدی آن اداره مسئول حفظ و نگهداری آن وصیت نامه می باشند. و هریک از محلهای که وصیت نامه سری در آن به امانت گذشته شده بعد از اطلاع به فوت نامبرده به روشی که در قانون امورحسبی مقررشده وصیت نامه را برای رسیدگی به امور راجع به ترکه متوفی به دادگاه صالح فرستاده می شود.
آثار حقوقی سقط جنین در وصیت
درصورتی که وصیت برای حملی به عمل آید و او در نتیجه جرمی سقط شود موصی به ،به ورثه جنین می رسد مگر اینکه او سبب سقط شده باشد که در اینصورت از ارث محروم می شود و طبق مقررات ارث موصی به، به وارث دیگر می رسد. مثلا هرگاه زن بدون اطلاع شوهر برای سقط جنین به پزشک مراجعه می کند و او سبب سقط جنین می گرد، مادر از موصی به سهمی نمی برد. چنانچه این عمل دراثر تحریک شوهر باشد، او نیز از موصی به محروم خواهد بود و موصی به ،به ورثه دیگر جنین از قبیل بردار و خواهر، جد یا جده او خواهد رسید. این است که ماده 852 ق م می گوید: اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود موصی به ، به ورثه او می رسد مگر اینکه جرم مانع ارث باشد. زیرا موصی به متعلق به حمل است و مانند ترکه به ورثه او خواهد رسید، مگراینکه وارث قاتل محسوب شود که دراین صورت طبق ماده 880 ق م قتل از موانع ارث خواهد بود. بنابراین سقط جنین درمورد بالا زمانی موجب محرومیت از ارث می گردد که طفل دراثر سقط بمیرد و الا هرگاه جنین در زمانی که نوعا زنده می ماند سقط شود، و به سبب امر خارجی فوت کند، کسی که موجب سقط جنین گردیده از ارث ممنوع نخواهدبود.
وصیت اتباع خارجی
اگر شخصی ایرانی یا بیگانه نسبت به مال غیرمنقول که در ایران دارد برای یکی از اتباع خارجه وصیت کند این وصیت غیرنافذ خواهدبود تا زمانی که اجازه استملاک طبق آیین نامه استملاک اتباع خارجه صادرگردد. اگر اجازه ندهند آن وصیت ازاعتبار می افتد.
ماده 825 - وصیب بردوقسم است - تملکیی وعهدی .
ماده 826
- وصیت تملیکی عبارت است ازاینکه کسی عین یامنفعتی رااز مال خودبرای زمان
بعدازفوتش به دیگری مجاناتملیک کند. وصیت عهدی عبارت است ازاینکه شخصی یک
یاچندنفررابرای انجام امر یااموری یاتصرفات دیگری مامورمی نماید. وصیت کننده موصی
،کسی که وصیت تملیکی به نفع اوشده است موصی له ، موردوصیت موصی به وکسی که بموجب
وصیت عهدی ولی برموردثلث یابرصغیر قرارداده می شودوصی نامیده می شود.
ماده 827 -
تملیک به موجب وصیت محقق نمی شودمگرباقبول موصی له پس ازفوت موصی .
ماده 828 -
هرگاه موصی له غیرمحصورباشدمثل اینکه وصیت برای فقرایا امورعام المنفعه شودقبول
شرط نیست .
ماده 829 - قبول موصی له قبل ازفوت موصی موثرنیست وموصی می تواند
ازوصیت خودرجوع کندحتی درصورتی که موصی له موصی به راقبض کرده باشد. ماده 830 -
نسبت به موصی له ردیاقبول وصیت بعدازفوت موصی معتبر است بنابراین اگرموصی له قبل
ازفوت موصی وصیت راردکرده باشدبعدازفوت می تواندآن راقبول کندواگربعدازفوت آن
راقبول وموصی به راقبض کرددیگر نمی تواندآن راردکندلیکن اگرقبل ازفوت قبول کرده
باشدبعدازفوت قبول ثانوی لازم نیست .
ماده 831 - اگرموصی له صغیریامجنون
باشدردیاقبول وصیت باولی خواهد بود.
ماده 832 - موصی له می تواندوصیت رانسبت به
قسمتی ازموصی به قبول کند دراین صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح ونسبت
به قسمت دیگر باطل می شود.
ماده 833 - ورثه موصی نمی توانددرموصی به تصرف کندمادام
که موصی له رد یاقبول خودرابه آنهااعلام نکرده است . اگرتاخیراین اعلام موجب
تضررورثه باشدحاکم موصی له رامجبورمی کند که تصمیم خودرامعین نماید.
ماده 834 -
دروصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی می تواندمادام که موصی زنده است وصایت
راردکندواگرقبل ازفوت موصی ردنکردبعدازآن حق رد ندارداگرچه جاهل بروصایت بوده
باشد.
فصل دوم - درموصی
ماده 835 - موصی بایدنسبت به موردوصیت جائزالتصرف باشد.
ماده 836 - هرگاه کسی به قصدخودکشی خودرامجروح یامسموم کندیااعمال ازاین قبیل که
موجب هلاکت است مرتکب گرددوپس ازآن وصیت نمایدآن وصیت درصورت هلاکت باطل است
وهرگاه اتفاقامنتهی به فوت نشدوصیت نافذ خواهدبود.
ماده 837 - اگرکسی بموجب وصیت
یک یاچندنفرازورثه خودراازارث محروم کندوصیت مزبورنافذنیست .
ماده 838 - موصی می
تواندازوصیت خودرجوع کند.
ماده 839 - اگرموصی ثانیاوصیتی برخلاف وصیت اول
نمایدوصیت دوم صحیح است .
فصل سوم - درموصی به
ماده 840 - وصیت به مصرف مال
درامرغیرمشروع باطل است
. ماده 841 - موصی به بایدملک موصی باشدووصیت به مال
غیرولوبااجازه مالک باطل است .
ماده 842 - ممکن است مالی راکه هنوزموجودنشده است
وصیت نمود
. ماده 843 - وصیت به زیاده برثلث ترکه نافذنیست مگربه اجازه وراث
واگربعض ازورثه اجازه کندفقط نسبت به سهم اونافذاست
. ماده 844 - هرگاه موصی به
مال معینی باشدآن مال تقویم می شوداگرقیمت آن بیش ازثلث ترکه باشدمازادمال ورثه
است مگراینکه اجازه ازثلث کند
. ماده 845 - میزان ثلث به اعتباردارائی موصی درحین
وفات معین می شود نه به اعتباردارائی ازدرحین وصیت .
ماده 846 - هرگاه موصی به
منافع ملکی باشددائمایادرمدت معین بطریق ذیل ازثلث اخراج می شود : بدواعین ملک
بامنافع آن تقویم می شودسپس ملک مزبورباملاحظه مسلوب المنفعه بودن درمدت وصیت
تقویم شده تفاوت بین دوقیمت ازثلث حساب می شود. اگرموصی به منافع دائمی ملک بوده
وبدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشدقیمت ملک باملاحظه منافع ازثلث محسوب می شود.
ماده 847 - اگرموصی به کلی باشدتعیین فردباورثه است مگراینکه در وصیت
طوردیگرمقررشده باشد.
ماده 848 - اگرموصی به جزءمشاع ترکه باشدمثل ربع یاثلث موصی
له با ورثه درهمان مقدارازترکه مشاعاشریک خواهدبود.
ماده 849 - اگرموصی زیاده
برثلث به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشدورثه زیاده برثلث رااجازه نکنندبه
همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج می شودتامیزان ثلث وزایدبرثلث باطل
خواهدشدواگروصیت به تمام یک دفعه باشدزیاده ازهمه کسرمی شود. فصل چهارم - درموصی
له ماده 850 - موصی له بایدموجودباشدوبتواندمالک چیزی بشودکه برای اووصیت شده است
. ماده 851 - وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک اومنوط است براینکه زنده متولدشود.
ماده 852 - اگرحمل در نتیجه جرمی سقط شود موصی به ، به ورثه او می رسد مگر اینکه
موصی طور دیگری مقرر داشته باشد .
ماده 853 - اگر موصی لهم متعدد و محصور باشند
موصی به بین آنها بالسویه تقسیم میشود مگر اینکه طور دیگر مقرر داشته باشد .
فصل
پنجم - دروصی
ماده 854 - موصی می تواندیک یاچندنفروصی معین نماید،درصورت تعداد
اوصیاءبایدمجتمعاعمل به وصیت کنندمگردصورت تصریح به استقلال هریک
. ماده 855 -
موصی می تواندچندنفررابنحوترتیب وصی معین کندبه این طریق که اگراولی فوت کرددومی
وصی باشدواگردومی فوت کردسومی باشدوهکذا.
ماده 856 - صغیررامی توان به اتفاق یک
نفرکبیروصی قرارداددراین صورت اجراءوصایاباکبیرخواهدبودتاموقع بلوغ ورشدصغیر
. ماده
857 - موصی می تواندیک نفررابرای نظارت درعملیات وصی معین نماید. حدوداختیارات
ناظربه طریقی خواهدبودکه موصی مقررداشته است یا ازقرائن معلوم شود.
ماده 858 - وصی
نسبت به اموالی که برحسب وصیت دریداومی باشدحکم امین راداردوضامن نمی شودمگردرصورت
تعدی یاتفریط .
ماده 859 - وصی بایدبرطبق وصایای موصی رفتارکندوالاضامن ومنعزل است
. ماده 860 - غیرازجدپدروجدپدری کس دیگرحق نداردبرصغیروصی معین کند
به ماسرزده و نظر دهید