مواردی که میتوان معامله را فسخ کرد .احکام خیارات
- شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۶ ق.ظ
- ۰ نظر
خیارات
- درخیارات واحکام راجعه به آن فقره اول - درخیارات ماده 396 - خیارات ازقرار
ذیلند : 1 - خیارمجلس 2 - خیارحیوان 3 - خیارشرط . 4 - خیارتاخیرثمن . 5 -
خیاررویت وتخلف وصف . 6 - خیارغبن . 7 - خیارعیب . 8 - خیارتدلیس . 9 - خیارتبعض
صفته . 10 - خیارتخلف شرط.09127045177
اول - درخیارمجلس ماده 397 - هریک ازمتبایعین
بعدازعقدفی المجلس ومادام که متفرق نشده انداختیارفسخ معامله رادارند. دوم -
درخیارحیوان ماده 398 - اگرمبیع حیوان باشدمشتری تاسه روزازحین عقداختیارفسخ
معامله رادارد. سوم - درخیارشرط ماده 399 - درعقدبیع ممکن است شرط شودکه درمدت
معین برای بایع یا مشتری یاهردوشخص خارجی اختیارفسخ معامله باشد. ماده 400 -
اگرابتدامدت خیارذکرنشده باشدابتداءآن ازتاریخ عقد محسوب است والاتابع
قراردادمتعاملین است . ماده 401 - اگربرای شرط مدت معین نشده باشدهم شرط خیاروهم
بیع باطل است . چهارم - درخیارتاخیرثمن ماده 402 - هرگاه مبیع عین خارجی ویادرحکم
آن بوده وبرای تادیه ثمن یا تسلیم مبیع متبایعین اجلی معین نشده باشداگرسه
روزازتاریخ بیع بگذردودر این مدت نه بایع مبیع راتسلیم مشتری نمایدونه مشتری تمام
ثمن رابه بایع بدهدبایع مختاردرفسخ معامله می شود. ماده 403 - اگربایع بنحوی
ازانحاءمطالبه ثمن نمایدوبه قرائن معلوم گرددکه مقصودالتزام بیع بوده است
خیاراوساقط خواهدشد. ماده 404 - هرگاه بایع درظرف سه روزازتاریخ بیع تمام مبیع
راتسلیم مشتری کندیامشتری ثمن رابه بایع بدهددیگربرای بایع اختیارفسخ نخواهدبود
اگرچه ثانیابنحوی ازانحاءمبیع به بایع وثمن به مشتری برگشته باشد. ماده 405 -
اگرمشتری ثمن راحاضرکردکه بدهدوبایع ازاخذآن امتناع نمودخیارفسخ نخواهدداشت . ماده
406 - خیارتاخیرمخصوصی بایع است وبرای مشتری ازجهت تاخیردر تسلیم مبیع این
اختیارنمی باشد. ماده 407 - تسلیم بعض ثمن یادادن آن به کسی که حق قبض
نداردخیاربایع راساقط نمی کند. ماده 408 - اگرمشتری برای ثمن ضامن بدهدیابایع ثمن
راحواله دهدبعداز تحقیق حواله خیارتاخیرساقط می شود. ماده 409 - هرگاه مبیع
ازچیزهائی باشدکه کمترازسه روزفاسدویاکم قیمت می شودابتداءخیاراززمانی است که مبیع
مشرف به فسادیاکسرقیمت می گردد. پنجم - درخیاررویت وتخلف وصف ماده 410 - هرگاه
مالی راندیدوآن رافقط به وصف بخردبعدازدیدن اگردارای اوصافی که ذکرشده است
نباشدمختارمی شودکه بیع رافسخ کندبه همان نحوکه هست قبول نماید. ماده 411 -
اگربایع مبیع راندیدولی مشتری آن رادیده باشدومبیع غیر اوصافی که ذکرشده است
داراباشدفقط بایع خیارفسخ خواهدداشت . ماده 412 - هرگاه مشتری بعضی ازمبیع رادیده
وبعض دیگررابه وصف یا ازروی نمونه خریده باشدوآن بعض مطابق وصف یانمونه نباشدمی
تواندتمام مبیع راردکندیاتمام آن راقبول نماید. ماده 413 - هرگاه یکی ازمتبایعین
مالی راسابقادیده وبه اعتمادرویت سابق معامله کندوبعدازرویت معلوم شودکه مال
مزبوراوصاف سابقه راندارد اختیارفسخ خواهدداشت . ماده 414 - دربیع کلی خیاررویت
نیست وبایع بایدجنسی بدهدکه مطابق بااوصاف مقرره بین طرفین باشد. ماده 415 -
خیاررویت وتخلف وصف بعدازرویت فوری است . ششم - درخیارغبن ماده 416 - هریک
ازمتعاملین که درمعامله غبن فاحش داشته باشدبعد ازعلم به غبن می تواندمعامله رافسخ
کند. ماده 417 - غبن در صورتی فاحش است که عرفا قابل مسامحه نباشد . ( اصلاحی 8/10
/1361 ) ماده 418 - اگر مغبون درحین معامله عالم به قیمت عادله بوده است خیار فسخ
نخواهدداشت . ماده 419 - درتعیین مقدارغبن شرایط معامله نیزبایدمنظورگردد. ماده
420 - خیارغبن بعدازعلم به غبن فوری است . ماده 421 - اگرکسی که طرف خودرامغبون
کرده است تفاوت قیمت رابدهد خیارغبن ساقط نمی شودمگراینکه مغبون به اخذتفاوت قیمت
راضی گردد. هفتم - درخیارعیب ماده 422 - اگربعدازمعامله ظاهرشودکه مبیع معیوب بوده
مشتری مختار است درقبول مبیع معیوب یااخذارش یافسخ معامله . ماده 423 - خیارعیب
وقتی برای مشتری ثابت می شودکه عیب مخفی وموجود درحین عقدباشد. ماده 424 - عیب
وقتی مخفی محسوب است که مشتری درزمان بیع عالم به آن نبوده است اعم ازاینکه این
عدم علم ناشی ازآن باشدکه عیب واقعامستوربوده است یااینکه ظاهربوده ولی مشتری
ملتفت آن نشده است . ماده 425 - عیبی که بعدازبیع وقبل ازقبض درمبیع حادث شوددرحکم
عیب سابق است . ماده 426 - تشخیص عیب برحسب عرف وعادت می شودوبنابراین ممکن است
برحسب ازمنه وامکنه مختلف شود. ماده 427 - اگردرموردظهورعیب مشتری اختیارارش
کندتفاوتی که باید به اوداده شودبطریق ذیل معین می گردد. قیمت حقیقی مبیع درحال بی
عیبی وقیمت حقیقی آن درحال معیوبی به توسط اهل خبره معین شود.اگرقیمت آن درحال بی
عیبی مساوی باقیمتی باشدکه درزمان بیع بین طرفین مقررشده است تفاوت بین این قیمت
وقیمت مبیع درحال معیوبی مقدارارش خواهدبود. واگرقیمت مبیع درحال بی عیبی
کمتریازیادترازثمن معامله باشد نسبت بین قیمت مبیع درحال معیوبی وقیمت آن درحال بی
عیبی معین شده وبایع بایدازثمن مقرربه همان نسبت نگاهداشته وبقیه رابعنوان ارش به
مشتری رد کند. ماده 428 - درصورت اختلاف بین اهل خبره حدوسط قیمتهامعتبراست . ماده
429 - درموادذیل مشتری نمی تواندبیع رافسخ کندوفقط می تواند ارش بگیرد : 1) درصورت
تلف شدن مبیع نزدمشتری یامنتقل کردن آن به غیر. 2) درصورتی که تغییری درمبیع
پیداشوداعم ازاینکه تغییربه فعل مشتری باشدیانه . 3)درصورتی که بعدازقبض مبیع عیب
دیگری درآن حادث شودمگراینکه در زمان خیارمختص به مشتری حادث شده باشدکه دراین
صورت مانع ازفسخ ورد نیست . ماده 430 - اگرعیب حادث بعدازقبض درنتیجه عیب قدیم
باشدمشتری حق ردنیزخواهدداشت . ماده 431 - درصورتی که دریک عقدچندچیزفروخته
شودبدون اینکه قیمت هریک علیحده معین شده باشدوبعضی ازآنهامعیوب درآیدمشتری
بایدتمام آن راردکندوثمن رامستردداردیاتمام رانگاهداردوارش بگیردوتبعیض نمی
تواندبکندمگربه رضای بایع . ماده 432 - درصورتی که دریک عقدبایع یک نفرومشتری
متعددباشدودر مبیع عیبی ظاهرشودیکی ازمشتریهانمی تواندسهم خودرابه تنهائی ردکندو
دیگری سهم خودرانگاه داردمگربارضای بایع وبنابراین اگردرردمبیع اتفاق نکردندفقط
هریک ازآنهاحق ارش خواهدداشت . ماده 433 - اگردریک عقدبایع متعددباشدمشتری می
تواندسهم یکی رارد ودیگری رابااخذارش قبول کند. ماده 434 - اگرظاهرشودکه مبیع
معیوب اصلامالیت وقیمت نداشته بیع باطل است واگربعض مبیع قیمت نداشته باشدبیع نسبت
به آن بعض باطل است و مشتری نسبت به باقی ازجهت تبعض صفته اختیارفسخ دارد. ماده
435 - خیارعیب بعدازعلم به آن فوری است . ماده 436 - اگربایع ازعیوب مبیع تبری
کرده باشدبه اینکه عهده عیوب راازخودسلب کرده یاباتمام عیوب بفروشدمشتری درصورت
ظهورعیب حق رجوع به بایع نخواهدداشت واگربایع ازعیب خاصی تبری کرده باشدفقط نسبت
به همان عیب تحق مراجعه ندارد. ماده 437 - ازحیث احکام عیب ثمن شخصی مثل مبیع شخصی
است . هشتم - درخیارتدلیس ماده 438 - تدلیس عبارت است ازعملیاتی که موجب فریب طرف
معامله شود. ماده 439 - اگربایع تدلیس نموده باشدمشتری حق فسخ بیع راخواهدداشت
وهمچنین است بایع نسبت به ثمن شخصی درصورت تدلیس مشتری . ماده 440 - خیارتدلیس
بعدازعلم به آن فوری است . نهم - درخیارتبعض صفقه ماده 441 - خیارتبعض صفقه وقتی
حاصل می شودکه عقدبیع نسبت به بعض مبیع به جهتی ازجهات باطل باشددراین صورت مشتری
حق خواهدداشت بیع رافسخ نمایدیابه نسبت قسمتی که بیع واقع شده است قبول کندونسبت
به قسمتی که بیع باطل بوده است ثمن رااستردادکند. ماده 442 - درموردتبعض صفقه
قسمتی ازثمن که بایدبه مشتری برگرددبه طریق ذیل حساب می شود - آن قسمت ازمبیع که
به ملکیت مشتری قرارگرفته منفرداقیمت می شودوهرنسبتی که بین قیمت مزبوروقیمتی که
مجموع مبیع در حال اجتماع داردپیداشودبه همان نسبت ازثمن رابایع نگاهداشته وبقیه
را بایدبه مشتری ردنماید. ماده 443 - تبعض صفقه وقتی موجب خیاراست که مشتری درحین
معامله عالم به آن نباشدولی درهرحال ثمن تقسیط می شود. دهم - درخیارتخلف شرط ماده
444 - احکام خیارتخلف شرط بطوری است که درمواد234الی 245 ذکرشده است . فقره دوم -
دراحکام خیارات بطورکلی ماده 445 - هریک ازخیارات بعدازفوت منتقل به وارث می شود.
ماده 446 - خیارشرط ممکن است به قیدمباشرت واختصاص به شخص مشروط له قرارداده
شوددراین صورت منتقل به وارث نخواهدشد. ماده 447 - هرگاه شرط خیاربرای شخصی
غیرازمتعاملین شده باشدمنتقل به ورثه نخواهدشد. ماده 448 - سقوط تمام یابعضی
ازخیارات رامی توان درضمن عقدشرط نمود. ماده 449 - فسخ بهرلفظ یافعلی که دلالت
برآن نمایدحاصل می شود. ماده 450 - تصرفاتی که نوعاکاشف ازرضای معامله باشدامضای
فعلی مثل آنکه مشتری که خیارداردباعلم به خیارمبیع رابفروشدیارهن بگذارد. ماده 451
- تصرفاتی که نوعاکاشف ازبهم زدن معامله باشدفسخ فعلی است . ماده 452 -
اگرمتعاملین هردوخیارداشته باشندویکی ازآنهاامضاکندو دیگری فسخ نمایدمعامله منفسخ
می شود. ماده 453 - درخیارمجلس وحیوان وشرط اگرمبیع بعدازتسلیم ودرزمان خیاربایع
یامتعاملین تلف یاناقص شودبرعهده مشتری است واگرخیارمختص مشتری باشدتلف یانقص
بعهده بایع است . ماده 454 - هرگاه مشتری مبیع رااجاره داده باشدوبیع فسخ شوداجاره
باطل نمی شودمگراین که عدم تصرفات ناقله درعین ومنفعت برمشتری صریحایا ضمناشرط شده
که دراین صورت اجاره باطل است . ماده 455 - اگرپس ازعقدبیع مشتری تمام یاقسمتی
ازمبیع رامتعلق حق غیرقراردهدمثل اینکه نزدکسی رهن گذاردفسخ معامله موجب زوال حق
شخص مزبورنخواهدشدمگراینکه شرط خلاف شده باشد. ماده 456 - تمام انواع خیاردرجمیع
معاملات لازمه ممکن است موجودباشد مگرخیارمجلس وحیوان وتاخیرثمن که مخصوص بیع است
. ماده 457 - هربیع لازم است مگراینکه یکی ازخیارات درآن ثابت شود. فصل دوم -
دربیع شرط ماده 458 - درعقدبیع متعاملین می توانندشرط نمایندکه هرگاه بایع درمدت
معینی تمام مثل ثمن رابه مشتری ردکندخیارفسخ معامله رانسبت به تمام مبیع داشته
باشدوهمچنین می توانندشرط کنندکه هرگاه بعض مثل ثمن را ردکندخیارفسخ معامله رانسبت
به تمام یابعض مبیع داشته باشددرهرحال حق خیارتابع قراردادمتعاملین خواهدبودوهرگاه
به ثمن قیدتمام یابعض نشده باشدخیارثابت نخواهدبودمگرباردتمام ثمن . ماده 459 -
دربیع شرط به مجردعقدمبیع ملک مشتری می شودباقیدخیار برای بایع بنابراین اگربه
شرایطی که بین اوومشتری برای استردادمبیع مقرر شده است عمل ننمایدبیع قطعی شده
ومشتری مالک قطعی مبیع می گرددواگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل نمایدومبیع
رااستردادکندازحین فسخ مبیع مال بایع خواهدشدولی نماآت ومنافع حاصله ازحین
عقدتاحین فسخ مال مشتری است . ماده 460 - دربیع شرط مشتری نمی توانددرمبیع تصرفی
که منافی خیار باشدازقبیل نقل وانتقال وغیره بنماید. ماده 461 - اگرمشتری درزمان
خیارازاخذثمن امتناع کندبایع می تواند باتسلیم ثمن به حاکم یاقائم مقام اومعامله
رافسخ کند. ماده 462 - اگرمبیع به شرط بواسطه فوت مشتری به ورثه اومنتقل شودحق فسخ
بیع درمقابل ورثه به همان ترتیبی که بوده است باقی خواهدبود. ماده 463 - اگردربیع
شرط معلوم شودکه قصدبایع حقیقت بیع نبوده است احکام بیع درآن مجری نخواهدبود.