حق طلاق
واگذاری حق طلاق در شرایط طبیعی و غیرظالمانه به مرد، نه کاشف از بیتوجهی به زنان و نه طرفداری از مردان، بلکه با توجه به مصالح خانواده و در راستای دیگر تأسیسات فقهی است هرچند در موارد خاصی نیز زن حق دارد از دادگاه، طلاق بخواهد. اضافه برآنکه زن میتواند با شرط ضمن عقد در پیمان زناشویی هر وقت بخواهد از مرد طلاق بگیرد.
مفهوم طلاق
واژه طلاق در پارسی، به معنای بیزاری و جدایی کامل است(41) و در تازی، این واژه، مصدر فعل مجرد و اسم مصدر فعل مزید است همانند سلام و کلام و به معنای رهانیدن و گشودن قید و بند است. در لغت عرب، واژه "تطلیق" برای گسست پیوند زناشویی بیشتر بکار میرود.(42)
واژه طلاق در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلأ را میرساند که شارع مقدس با شرایط خاصی، امضا کرده و به معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشتهای است که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.(43)
در اصطلاح حقوق نیز طلاق، عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که بهطور دائم در قید زناشویی اوست، رها میسازد. در شریعت، گسست پیوند زناشویی به فسخ یا طلاق، صورت میگیرد (ماده 1120 ق.م) و هرچند فسخ نیز همانند طلاق، ایقاع است و از جهت پارهای از احکام - نظیر حکم عده - با آن چندان تفاوتی ندارد با این وجود در امور زیر متفاوتند:
1- فسخ، حقی استکه میتواند برای زن و مرد ثابت شود و اختصاص به مرد ندارد.
-2 فسخ بعد از ثبوت برای اعمال آن هیچ شرط خاصی نظیر اینکه زن، حایض نباشد و یا تشریفات خاصیهمانندحضوردوشاهد عادل، لازم نیست (ماده 449 ق.م) و (ماده 1132 و 1140 ق.م).
3- بعدازفسخ، حقرجوعدر زمان عدة زن، وجود ندارد و به تکرار فسخ، حرمتی ایجاد نمیشود.
4- فسخ در نکاح دائم و موقت، جاری است ولی طلاق تنها در نکاح دائم است.
- ۹۵/۰۶/۰۵